دانلودزیبایی

آموزش گلهای کریستالی

دانلودزیبایی

آموزش گلهای کریستالی

دل که تنگ است


دل که تنگ است 


دل که تنگ است کجا باید رفت ؟

 به در و دشت و دمن ؟ 

یا به باغ و گل و گلزار و چمن ؟

 یا به یک  خلوت و تنهایی امن

دل که تنگ است کجا باید رفت ؟


 پیرفرزانه من بانگ برآورد 


که این حرف نکوست ، 

دل که تنگ است برو خانه دوست . . . 

شانه اش جایگه گریه تو

سخنش راه گشا

بوسه اش مرهم زخم دل توست

عشق او چاره دلتنگی توست . . 

دل که تنگ است برو خانه دوست . .

 خانه اش خانه توست . . .

باز گفتم : 

خانه دوست کجاست ؟

گفت پیدایش کن 

آنجا پر از مهر و صفاست

گفتمش در پاسخ :

دوستانی دارم

بهتر از برگ درخت

که دعایم گویند و دعاشان گویم ،

یادشان در دل من ،

قلبشان منزل من . . . !

صافى آب مرا یاد تو انداخت ، رفیق !

تو دلت سبز ،

لبت سرخ ،

چراغت روشن !

چرخ روزیت همیشه چرخان !

نفست داغ ،

تنت گرم ،

دعایت با من !

روزهایت پى هم خوش باشد.


              " فریدون مشیری "

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.